شوفر




   در فرودگاه هستیم، جمعی چهار پنج نفره. یکی از ما راهی ایران است و دارد کارهای مربوط به دادن چمدان به قسمت تحویل بار را انجام می‌دهد. آمده‌ایم که او را بدرقه کنیم.

   کارش که تمام می‌شود، چون وقت زیادی تا پروازش مانده، می‌رویم در کافه‌ای چیزی بخوریم. به تناسب حال، صحبت از فرودگاه و هواپیما و خلبان و دستمزد خلبان‌ها می‌شود.

   یکی می‌گوید: "حقوق‌شان سالیانه حدود صد و چهل هزار دلار است"، که رقم زیادی است. یکی دیگر هم سریع می‌گوید: "چه فایده؟ هر چقدر هم باشه، آخرش میگن شوفره."


۵ نظر:

بهنود گفت...

سلام
سایت بسیار زیبایی دارین .
شما در وبلاگ بهنود لینک شدید.
http://behnod.wordpress.com/

علي گفت...

آقاي پانويس خودتون كي به ايران تشريف فرما مي شويد ؟

ناشناس گفت...

استاد من از زندگی می ترسم

مهناز گفت...

ارزش گذاری بروی شغل ها...
و با آنها آدمها را سنجیدن

پانویس گفت...

علی آقا، معلوم نیست، اما هر وقت بروم در همین سایت تشریف فرمایی‌ام به ایران را اعلام خواهم فرمود.

ارسال یک نظر

» ابتدا نظر یا مطلب خود را نوشته، سپس در قسمت "نظر به عنوان" گزینهٔ " نام/آدرس اینترنتی" را انتخاب کرده و نام خود (یا نامی مستعار) را بنویسید. سپس بر روی "ارسال نظر" کلیک کنید.

» لطفاً مرتبط با مطلب، نظرتان را بنویسید و اگر سئوال یا پیامی غیرمرتبط با این مطلب دارید، از طریق ایمیل یا صفحهٔ تماس ارسال کنید.